ما در اینجا اصرار نداریم همه انواع کتابهای روانشناسی معروف را معرفی کنیم و نام ببریم؛ بلکه تنها به سراغ کتابهایی خواهیم رفت که از اعتبار نسبتاً بالایی برخوردارند و – به گمان ما – ارزش خواندن دارند. به عبارتی صرفاً به بهترین کتابهای روانشناسی میپردازیم و قصد نداریم به کتاب های معروف و پرفروش ترین کتابهای روانشناسی بپردازیم.
زندگی خود را طراحی کنید
کتاب چگونه زندگی خود را طراحی کنید، میکوشد استفاده از تفکر طراحی در برنامه ریزی و هدف گذاری زندگی را به ما بیاموزد.
این کتاب خوب و ساده، توسط بیل بورنت و دیوید ایوانس نوشته شده که هر دو سابقهی کار طراحی در حوزهی تکنولوژی دارند و اکنون در دانشگاه استنفورد، میکوشند استفاده از آموختههای کسب و کار در زندگی شخصی را به دانشجویان آموزش بدهند.
شیب
بخش قابلتوجهی از حرفهای سخنرانهای انگیزشی را میتوان در یک پیام خلاصه کرد: «پشتکار داشته باشید. جا نزنید. ادامه بدهید.»
جهانی که اینگونه افراد برای ما ترسیم میکنند، شامل اکثریتی است که یک یا چند گام مانده به رسیدن، راه را رها میکنند و اقلیتی که سرسختانه ادامه میدهند؛ در اوج ناامیدی، هنوز امیدوارند؛ و معتقدند که سیاهی شب، همیشه و در هر شرایطی با سپیدی روز به پایان خواهد رسید.
از سوی دیگر، همه این را میدانیم که پشتکار کورکورانه، همیشه مفید نیست و هنر متوقف شدن هم چیزی است که باید بیاموزیم. این بحثی است که ست گادین در کتاب شیب مطرح میکند.
کتاب آیین دوست یابی(How to win friends and influence people) یکی از کتاب هایی است که حتما باید مطالعه شود.کتاب در سال ۱۹۳۷ توسط دیل کارنگی (Dale Carnegie) نوشته شده است و همواره جزو پرفروش ترین کتاب های روانشناسی و موفقیت در دنیا بوده است.
این کتاب برخلاف اسمش در مورد دوست یابی نیست.به نظر نام مناسبی برای این کتاب با این حجم اطلاعات کاربردی انتخاب نشده است. کتاب آیین دوست یابی در مورد نحوه ی برخورد و سلوک با دیگران است.راز نفوذ به قلب دیگران و رفتار درست را نشان می دهد. اطلاعات آیین دوست یابی برای زمان و مکان خاصی نیستند و چون با انسان ها سر و کار داریم می توان این اصول را در همه جای زمین به کار برد.
یکی از بهترین کتاب های خودشناسی «ایگو دشمن من است» اثر رایان هالیدی است. رایان هالیدی در این کتاب ثابت میکند دشمن واقعی ما در راه رسیدن به عظمت و بزرگی در جهان خارج نیست؛ بلکه در درون ما پیدا میشود؛ در شکل ایگو (ایگو یا خود در روانشناسی به بخشی از شخصیت که مسئول مواجهه با واقعیت است، گفته میشود).
درسهای این کتاب به ما کمک میکنند که خود را از اثر قریبالوقوع ایگو آزاد کنیم و به کار بسیار تأثیرگذاری که باید انجام بدهیم، دست یابیم.
اگر قصد داشته باشید یک کتاب روانشناسی دانشگاهی دقیق در مورد نظریه های شخصیت شناسی بخوانید که نویسندهی کتاب سوگیری چندان شدیدی نسبت به یک مکتب در مقایسه با مکاتب دیگر نداشته باشد، شولتز یکی از بهترین کتاب های روانشناسی شخصیت برای مطالعه است.
به همین علت کتاب شولتز یکی از معدود کتاب های رشته روانشناسی است که به فضای عمومی هم راه پیدا کرده و برای مخاطبان غیرروانشناس هم جذاب بوده است.
در کتاب شخصیت شناسی شولتز، رویکردهای مختلف به شخصیت شناسی مورد بحث قرار گرفتهاند که از جمله آنها میتوان به رویکرد صفاتی، رویکرد شناختی و رویکرد رفتاری اشاره کرد.
خانم پاندر در این کتاب به دیدی معنوی به معقوله تحول فردی می نگرد. او به بهانه هایی که افراد برای عدم قبول مسئولیت زندگی خود می آورند اشاره می کند و میگوید بجای بهانه تراشی به ظور مستقیم به سمت آنها حرکت کنید.
او قدرت کلام و استفاده از عبارات تاکیدی وتجسم خلاق را کلید ارتباط با نظام کائنات و جهان می داند.
این کتاب در 16 فصل به اصول توانگری می پردازد:
حقیقت تکان دهنده در مورد توانگری – قانون خلاء – قانون خلاقیت – قانون تخیل – قانون فرمان – قانون افزایش – نگرشی نو نسبت به پول – استقلال مالی – اعتماد به نفس – دعا و…
فرمول موفقیت
کتاب فرمول موفقیت یک کتاب روانشناسی موفقیت از نوع بازاری آن نیست. بلکه باراباشی در این کتاب کوشیده است با تکیه بر مطالعات و تحقیقاتی که خودش و دیگران انجام دادهاند، برخی از قوانین حاکم بر موفقیت را با خوانندگان خود در میان بگذارد.
او میکوشد به ما بفهماند که چرا تا به حال، آنقدر که میخواستهایم موفق نشدهایم و البته باقی ماجرا (یعنی پیدا کردن مسیر موفقیت) در این کتاب بیشتر بر عهدهی خواننده گذاشته شده است.
فرمول، یک کتاب خوب برای کسانی است که دوست دارند در زمینهی موفقیت کتاب بخوانند، اما کتابهای انگیزشی آنها را راضی نمیکند.
کتاب افسانه کاریزما (The Charisma Myth) ممکن است در نگاه اول، به خاطر عنوانش کمی تجاری به نظر برسد.
تأییدیهی ست گادین بر روی جلد هم – که ظاهراً هیچ نویسندهای را ناامید نمیکند – این گمان را تقویت میکند.
اولیویا فاکس کابان (Olivia Fox Cabane) نویسندهی فرانسوی-آمریکایی کتاب، چنانکه در معرفی خود در کتاب آورده است، در دانشگاههای مطرح و نیز برای بسیاری از شرکتهای بزرگ در زمینهی کاریزما و #ویژگی های افراد کاریزماتیک سخنرانی کرده است.
اما اگر کمی کتاب را ورق بزنید، به نتیجه میرسید که – حداقل در مقایسه با تأثیرگذاری اولیه – کتابی نسبتاً علمی است و اگر در بحث کاریزما مبتدی هستید، بهترین کتاب برای مطالعه محسوب میشود.
نویسنده کوشیده است توصیهها و حرفهایش را با تکیه بر مقالات و مطالعات معتبر، مستند کرده و تا حد امکان، خواننده را به بررسی منابع بیشتر در زمینهی پیشنهادهایش، ترغیب کند.
جک کنفیلد یکی از مربیان توسعه فردی است که با نوشتن این به شهرت جهانی رسید. او با نوشتن 70 داستان آموزنده به ما کمک میکند تا به برقراری ارتباط با روح و ضمیر ناخودآگاه خود بپردازیم و از مواهب خود بخوبی استفاده کنیم. برخی از داستانها غم انگیز و برخی مسرت بخش هستند اما در هر صورت انسان را به تفکر وا میدارند.
این داستان ها همچون سوپی است که قاشقی از آن بر می داری فوت می کنی، مزمزه می کنی، می بلعی و صبر می کنی و قاشق بعدی…
او در جایی از کتاب می گوید: ما نمیتوانیم فقط برای خودمان زندگی کنیم، هزاران رشته ما را به همنوعان متصل می کند.
اگر بدنبال کتابی مملو از تمرینات مختلف برای ساختن عادات سازنده هستید این اثر دارن هاردی بهترین انتخاب است. اما اگر بدنبال موفقیت یک شبه هستید، این کتاب را نخوانید زیرا استراتژی نویسنده این است که قدم های کوچک برداریم تا به نتایج بزرگ و دائمی برسیم. دارن هاردی مدیر مجله موفقیت آمریکا و یکی از مشاوران بزرگ تعالی فردی و سازمانی است.
او در توضیح این کتاب می گوید هنگامی که پیام های اقوا کننده ای یا عنوان پولدار شدن، لاغر شدن سریع، جوان تر شدن، جذاب تر شدن و… را دیدم که روزانه از طریق رسانه های مختلف با آن ذهن ما بمباران می شود، تصمیم گرفتم از طریق فرمول جادویی کار، نظم و تعهد نگرش جدیدی در انسانها بوجود بیاورم.
او فرمول خوش شانسی را به ترتیب زیر بیان می کند:
شانس= آمادگی + نگرش + فرصت + اقدام
او اصرار زیادی به ساختن عادات جدید دارد که در مدت زمان معینی روند زندگی ما را تغییر می دهد. اگر قصد دارید وزن خود را کم کنید کافیست برنامه ای مشخص تدوین کنید و با یک شیب ملایم روزانه کمی از کالری ورودی به بدن را کاهش دهید. خواهید دید در مدت 6 ماه به وزن ایده آل خود دست یافته اید. اما بسیاری از افراد بدلیل عجله در دستیابی به اهداف و تاثیر منفی پیام های بازرگانی، از انجام چنین تغییرات کمی سرباز می زنند و بدنبال یک فرمول جادویی هستند تا وقتی صبح از خواب بیدار شدند، به فرد دیگری تبدیل شده باشند.
نام کامل کتاب این نویسندۀ آمریکایی-بلاروسیتبار «#ازگریبپرس – یک کارآفرین در رهبری، شبکههای اجتماعی و خودآگاهی موفق میشود» است. گری وینرچاک شخصی با صراحت لهجه و نابغهای در کسبوکار و بازاریابی است. او در استفاده از شبکههای اجتماعیای مثل فیسبوک و توییتر با آیندهنگری عمل کرد تا به مخاطبانی بهدردبخور دست پیدا کند.
او در این کتاب، توصیههایی بههنگام و ارزشمند دربارۀ کارآفرینی، بازاریابی و شبکههای اجتماعی به مخاطبانش ارائه میدهد.
ملال در بخشهای مختلف کتاب اسوندسن معانی مختلفی دارد و خود او هم اصراری ندارد که مفاهیم و نکات و مفروضات مطرح شده در کتابش الزاماً با هم سازگار باشند.
او گاهی ملال را صرفاً ناشی از کارهای تکراری یا اوقات فراغت میداند و گاهی ریشهی ملال را در کمرنگ شدن جایگاه معنا و معنویت در زندگی انسان مدرن جستجو میکند.
در واقع اسوندسن کوشیده است بدون نتیجهگیری مشخص، توجه خواننده را به پدیدهی ملال جلب کند و تأکید کند که در هیچ دورهای به اندازهی دوران معاصر، ملال تا این حد فراگیر نبوده است. در عین حال او پس از طرح انواع حرفها و دیدگاهها، کنار میرود و بدون نتیجهگیری، فکر و تحلیل بیشتر را بر عهدهی خواننده میگذارد.
شما را دعوت می کنم به بزرگترین سفر زندگی . سفری که در آن اتفاقات مختلف رقم می خورد تا شما به حکمت زندگی پی ببرید. سانتیاگو جوانی است که با دیدن یک رویا بدنبال یافتن گنجی تا دور دستها می رود تا به آن دست یابد. در این راه با کیمیاگری آشنا می شود که او را در این راه یاری می کند. پائلو نویسنده برزیلی با الهام از داستانهای ایرانی که در مثنوی نوشته شده، این کتاب را نوشته است. داستانها و حوادث تو در تو شما را وارد سیر خود شناس می کند تا دریابید که چگونه طلای درون را پیدا کنید و به گنج واقعی برسید. در صفحات انتهایی کتاب هنگامی که جوان خود را در همان کلیسایی که گوسفندان را رها کرده بود میابد، و در زیر درختی به گنج دست میابد، ناگهان تمام معادلات ما بهم می خورد و گویی در پستوی ذهن خود به حقایق دست یافته ایم.
یکی از جملات ماندگار کتاب که بین جوان و کیمیاگر رد و بدل می شود این است که جوان می پرسد: بزرگترین نیرنگ دنیا چیست؟ و او پاسخ می دهد اینکه اختیار زندگیمان از دستمان خارج شود و از آن پس سرنوشت بر زندگی حاکم شود.
بله ما تمام گنج ها را در اختیار داریم فقط باید آنرا کشف کنیم. وقتی این داستان را می خواندم بیاد این بیت افتادم ” بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست، از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی”.
بسیاری از ما بدنبال کتاب یا فردی هستیم که ما را به سر منزل مقصود برساند اما اگر بتوانیم بر روی توانمدی های خود متمرکز شویم و به شغل خود عشق بورزیم، گنج درونی را پیدا خواهیم کرد. بیاد دارم هنگامی که تایگر وودز که یک از بزرگترین گلف بازان دنیاست، هنگامی که جایزه قهرمانی خود را دریافت می کرد پس از آن به گوشه ای می رفت و بازهم به تمرین خود ادامه می داد. در هر نقطه از زندگی اگر متوقف شویم به رویاهای خود ادامه ندهیم، نمی توانیم مانند سانتیاگو به گنج دست یابیم. اولین قدم را برای سفر زندگی بردارید، بعد خواهید دید کیمیاگران زیادی در سر راه شما قرار می گیرند تا کمکتان کنند.
این کتاب در سال ۲۰۰۷ منتشر شده و اکنون بیش از یک دهه از عمر آن میگذرد. عنوانی که دن گیلبرت انتخاب کرده، به سادگی به فارسی ترجمه نمیشود.
اما با توجه به محتوای کتاب میتوان گفت «لغزش در مسیر شادمانی» یا «افتان و خیزان به سوی شادمانی» میتواند پیام نویسنده را تا حد خوبی منتقل کند (عنوان این کتاب به «روبرو شدن با شادی» و حتی به «شیرجه در خوشبختی» هم ترجمه شده است).
کتاب او یک تِم و بُنمایهی مشخص دارد و در تمام متن کتاب از این محور اصلی فاصله نگرفته است: «آیا ما در ارزیابی گزینههای مختلف، میتوانیم به درستی تشخیص دهیم که انتخاب کدامیک شادمانی بیشتری به همراه خواهد داشت؟»
کتاب هنر ظریف بی خیالی (که به اسم هنر ظریف رهایی از دغدغه ها نیز ترجمه شده) بر خلاف عنوانش، دربارهی بی خیالی نیست؛ بلکه اتفاقاً دربارهی توجهِ بیش از حد به اهداف و ارزش های کلیدی و بیخیالی و بیتوجهی نسبت به حاشیههای دیگر است (حتی اگر دیگران، آن حاشیهها را، اصل بدانند).
این کتاب مارک منسون، در میان مخاطبان کتابهای خودیاری مورد توجه ویژه قرار گرفته و ترجمههای خوبی از هم از آن در زبان فارسی عرضه شده است.
جیمز کلییر، عادت را روال یا رفتاری تعریف میکند که «به طور منظم و در بسیاری موارد، خودکار انجام میشود.»
اصطلاح اتم هم که در عنوان کتاب برای توصیف عادتها به کار رفته (عادتهای اتمی) برای ما دو ویژگی را تداعی میکند: یکی خُرد و کوچک بودن و دیگری اثرگذاری بزرگ (شبیه atomic bomb).
پیام کتاب هم همین است که از عادتهای خرد و کوچک و تأثیر آنها در زندگی غافل نشوید و برای تغییر عادتهای خود، هر چقدر هم که ساده و کوچک بهنظر میرسند، وقت بگذارید.
اگر ذهن آدمی از اندیشه های پلید آلوده باشد، به درد گرفتار آید همانگونه که چرخ از پس گاو نر…
رفتارهای ما شکوفه های اندیشه ما و رنج و لذت، میوه های آن است.انسان هر لحظه در حال انبار کردن و پروراندن میوه های تلخ و شیرین اندیشه است.
کتاب ملت عشق نوشته خانم الیف شافاک یکی از رمان های بینظیر است که داستان گره خوردن عشق یک زن نویسده به مولانا را رقم میزند. در این کتاب دو روایت همزمان باهم پیش میروند. داستان اول مربوط به اللا قهرمان داستان است که خانه و کاشانه خود را رها میکند تا در سفری عجیب، گمشده خود را بیابد. او خود را در هیاهوی زندگی امروزی گم کرده بود و با همسر خود رابطه خوبی نداشت، تا اینکه با داستان عشق شمس و مولانا آشنا میشود. این داستان چنان او ار بی تاب میکند که دست از زندگی مسترک میکشد و برای یافتن طلای درونش به سفری عجیب میرود.
داستان دوم این رمان نیز مربوط به آشنایی شمس و مولانا میباشد. مولانا که در شهر خود بعنوان یک عارف بزرگ شناخته میشود، پس از دیدن چند خواب عجیب، تصمیم میگیرد آنرا برای شیخ برهان الدین تعریف کند. این چنین تعبیر میشود که علیرغم خطرات جانی، شمس برای دیدن مولانا باید به دیدار او برود…. اگر علاقمند به داسان های فلسفی و معنای زندگی هستید، این کتاب بهترین گزینه خواهد بود. این کتاب جزء پرفروش ترین کتاب های ترکیه و نویسنده آن خانم الیف شافاک بعنوان یکی از 12 فرد که توانسته اند بر زندگی مردم اثرات مثبت داشته باشند، شناخته شده است.