کتاب «عروس دریایی» داستان مواجه دختری است به نام سوزی با مرگ بهترین دوستش. سوزی بهترین دوستش «فرنی» را از دست داده است. فرنی در دریا غرق شده، در حالی که همه میدانند بهترین شناگر مدرسه بوده است. سوزی نمیتواند این حادثه را بپذیرد.
او که دختری بسیار کنجکاو است و برای هر چیزی به دنبال دلیل است نمیتواند بپذیرد که « بعضی چیزهای همین طوری اتفاق میافتند» او به دنبال دلیلی است تا بتواند مرگ کسی را که زمانی بهترین دوستش بود درک کند. او از معلمش خانم ترتون، آموخته است که « وقتی اتفاقی میافتد که توضیحی برایش پیدا نمیکنید یعنی به نقطهای برخورد کردهاید که دانش بشری جوابگویش نیست. به همین دلیل دانش اهمیت خاصی دارد. دانش فرآیندی است که طی آن میتوانید توضیحی برای چیزهایی پیدا کنید که هنوز جوابش را پیدا نکردهاید.»
روزی که او به همراه همکلاسیهایش برای بازدید علمی به آکواریوم رفته است، میفهمد که نوعی عروس دریایی وجود دارد که سمش بسیار کشنده است و حدس میزند که ممکن است علت مرگ فرنی همین باشد. سوزی برای این که مطمئن شود شروع میکند به تحقیق کردن درباره عروسهای دریایی.
بعضی از فصلهای کتاب « عروس دریایی » براساس مراحل تحقیق پیش میرود و در برخی از فصلهای کتاب هم سوزی اتفاقاتی را حلاجی میکند که باعث به هم خوردن رابطهاش با فرنی شده است. سرانجام هنگامی که میخواهد برای دیدن زیستشناسی معروف به تنهایی به استرالیا برود، در فرودگاه گیر میافتد و ناگهان متوجه میشود که حتی اگر دلیلی برای مرگ فرنی پیدا کند باز هم چیزی تغییر نمیکند و فرنی را باز نمیگرداند، سوزی مرگ را به عنوان یکی از واقعیتهای زندگی و بخشی از چرخه زندگی میپذیرد.
داستان طنز «بدجنسها» درباره خانم و آقای بدجنس است. آنها خودشان و دیگران را آزار میدهند. تا اینکه میمونهایی که یک عمر گرفتارشان بودند با کمک پرندهها راهی پیدا میکنند تا از دستشان خلاص شوند.
میدانید فکرهای بد چهقدر روی ما اثر دارند؟ ببینید که چه بلایی بر سر صورت آقا و خانم بدجنس آوردهاند. بدجنسها همیشه با هم دعوا میکردند و بلاهای مزخرف سر هم در میآوردند. مانند اینکه خانم بدجنس در بشقاب ماکارونی همسرش کرم ریخت. آقای بدجنس هم هر شب تکه کوچکی به عصای خانمش چسباند تا زن بیچاره احساس آب رفتن کرد. آنها دیگران را هم اذیت میکردند. آقای بدجنس پرورش دهنده میمونهای سیرک بود. برای همین چهار میمون بینوا را توی قفس نگه داشته بود و آنها را مجبور میکرد تا همه کارها را سروته انجام دهند، اگرنه به آنها غذا نمیداد. میمونها میدیدند که پرندگان هم اسیر بدجنسها میشوند. آنها میخواستند به پرندهها کمک کنند؛ اما زبان آنها را بلد نبودند. یک روز پرندهای نزدیک آنها شد که زبان آفریقایی را میدانست. میمونها خوشحال به او گفتند که به دیگر پرندهها خبر بدهد که آقای بدجنس چسبی روی درختها ریخته تا پرندهها به آن بچسبند. پرندهها هم آن شب را روی قفس میمونها خوابیدند. فردای آن روز آقای بدجنس ناکام، قفس میمونها را هم چسب زد. پرندها هم به روی سقف خانهاش رفتند. بدجنسها از عصبانیت به دنبال تفنگ رفتند که پرندهها را بکشند. میمونها و پرندهها در این فاصله وسایل بدجنسها را با چسبهای شکار به سقف چسباندند و فرار کردند. خانم و آقا وقتی به خانه برگشتند ناچار سروته شدند تا مانند وسایلشان باشند. برای همین سرشان به سقف چسبید. خانم بدجنس و آقای بدجنس کم کم آب رفتند و دیگر اثری ازشان نماند.
امروزه دیگر بسیاری از ایرانیان میدانند که نقش بز متحرک بر روی سفال شهر سوخته نشانهای از اولین پویا نماییهای جهان به شمار میآید. نقشهای ساده خطی، همانند نقش همین بز شهر سوخته برای کودکان جذابیت دارد و شبیه نقاشیهای اولیه خودشان است. نسلهای اولیه پویا نمایی هم از همین نقاشیها ساخته میشد. امروزه نرم افزارهای پیشرفتهای برای طراحی پویا نمایی وجود دارد که مورد استفاده و اقبال کودکان و نوجوانان واقع شده است.
سمیه صوفیان در کتاب ماجرای انیمیشن دست به ابتکار عمل جالبی زده است. به این صورت که یک بز راوی کتاب است که با خصوصیات بز، حیوانی پر تحرک و با بن مایه طنز سعی دارد اطلاعات را به دقیقترین شکلی به مخاطب ارائه دهد.
کتاب با شرح معنای واژه انیمیشن و دیگر مترادفهایش شروع شده و با ارائه مختصات جغرافیایی زادگاهش که همان شهر سوخته باشد ادامه مییابد.
نگارنده در ادامه به دیگر نقوش باستانی ایرانی که نقش بز دارند نام میبرد. نکته مهم در اینجاست که به جز دو مورد کتاب، یکی به قلم مهین جواهریان در سال ۷۸ و دیگری به قلم بهروز غریبپور در سال ۷۷ کتاب تالیفی دیگری در باره انیمیشن وجود ندارد. قابل ذکر است که هر دوی این کتابها نیز مخاطب بزرگسال دارند. کودکان در این کتاب به مرور با منطقه سیستان و خواستگاه نقوش متحرک ایرانی آشنا میشوند. تصویر گر کتاب، حمید خلوتی نقش تکه سفالی از سیلک کاشان با قدمت ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد را که نقش رقصندگانی است دست در دست هم، تبدیل به سایهای برای کودکان کرده است. پنداری خالقان این کتاب میکوشند تا بگویند تاریخ و فرهنگ این سرزمین، سایهای است مستدام از دیر باز تا اکنون. و اکنون، همان کودکانند که آینده را خواهد ساخت. اینکار رابطه مانوسی بین مخاطب و اشیای بیجان موزهای برقرار میکند.
سمیه صوفیان با ظرافت داستان سفالگری را به اختراع چرخ سفالگری میکشاند و از آرزوی بزی سخن میگوید که دوست داشته پرواز کند. بزِ بازیگوش داستان، یک روز تصمیم میگیرد تا پنج ژشت گوناگون بگیرد تا بچهها او را بر روی ظرف سفالی نقاشی کنند. این همان پنج حالت بز در حال پَرِش بر روی سفال شهر سوخته است.
از آنجایی که به علت خصوصیات اقلیمی ایران در منطقه بلوچستان و به طور کلی شرق و جنوب ایران بز و درخت خرما از یاران دیرین هم هستند، این دو، هم در تصاویر باستانی و هم در متنی باستانی در کنار هم میآیند. بز به عنوان نماد دامداری و درخت خرما به عنوان نماد کشاورزی در منظومهای باستانی به نام درخت آسوریک مناظرهای دارند اندر فواید خویش که بسیار جذاب و خواندنی است. نویسنده کتاب در ادامه روایت به این منظومه نیز اشاره میکند، به این صورت که از زبان بز بازیگوش راوی کتاب میگوید: مادرِپدر بزرگ من، با یک درخت نخل بحث میکند. در ادامه به همین روش خلاقانه و با کمک تصویر به دیگر اشیای برجسته باستانشناسی در شهر سوخته اشاره میکند و درنهایت خواننده را به موزه ایران باستان هدایت میکند که جام سفالین شهر سوخته در آنجا قرار دارد.
راز موتور سیکلت من
«راز موتور سیکلت من» سرگذشت یک سال زندگی نویسنده است که آن را به صورت ماهانه نوشته است. این کتاب با بیانی ساده به جهان اطراف و یادآوری برخی خاطرههای او میپردازد.
«رولد دال» نامدار، اینبار به نوشتن روزانههایش در یک سال پرداخته است. او نام هر فصل از کتاب را براساس ماههای سال میلادی گذاشته است. او در این کتاب ویژگیهای هر ماه از سال و چیزهایی که در اطرافش دیده را بیان کرده است. او به خوبی طبیعت جزیرهای که در آن ساکن بوده را شرح داده و برای ما از همه پرندگان، ویژگیهای ظاهری و حتی برخی از خلقوخوهایشان صحبت کرده است. در این بین گاهی یادمانی از گذشته و کودکی خود را نیز آورده، مانند جمعآوری تخم پرندهها برای داشتن یک کلکسیون بزرگ. «دال» حتی از برخی ناخوشایندیها هم نوشته و درباره اینکه چرا از بعضی جانوران خوشش نمیآید، یا وسایل روی میز کارش هم سخن گفته است. در متن این سرگذشت چگونگی هر پدیده و رویدادی از دید «دال» به قلم شیوای او بیان شده است و خواننده میتواند به خوبی آن محیط را مجسم کند.
تصویرگر کتاب با تصاویر ساده و گویای خود توانسته همراهی خوبی را با نگارش ماهانه نویسنده رقم بزند. این کتاب میتواند آموزههای تاثیرگذاری را درباره نوشتن و طبیعت به کودک بدهد. بیان چگونگی هر پدیده توأمان با بیان حس نویسنده، فضای لطیفی را ساخته است. کودک با دقت در این ریزهکاریها میتواند سبکهای گوناگون نوشتن را بشناسد. او دیدن پدیدهها به روشهای دیگر و توان توصیف هنرمندانه و حتی شاید کمی خیالانگیز را نیز میآموزد. «دال» در پایانکتاب یکی از بازیهای کودکیش را به نام بلوط بازی به طور کامل شرح میدهد. نویسنده این کتاب را در ۷۴ سالگی نوشته است که خود نشان از روایتی پخته و یا شاید هم کمی نصیحتگونه درباره طبیعت و زندگی دارد. کتاب بعد از مرگ «رولد دال» به چاپ رسیده است و یکی از ویژگیها دلپذیر آن طرح روی جلد است؛ پیرمردی با عصا در حال راه رفتن در طبیعت.
«رولد دال» بهترین نویسنده مرد انگلستان، نویسنده این رمان بوده است. او در جنگ جهانی دوم، خلبان جنگنده نیرویهوایی بوده است و زمانی که از انگلستان به واشنگتن آمده، نوشتن را آغاز کرده است. اولین داستان او درباره جنگ بوده است. با اینکه او در سال ۱۹۹۰ میلادی از دنیا رفته است اما هنوز هم از برترین و محبوبترین نویسندگان کودک و نوجوان دنیا محسوب میشود.
اُلی عزیز
کتاب «اُلی عزیز» سه داستان را روایت میکند. داستان آُلی، برادر بزرگترش مات و قهرمان که یک پرستو است. «الی عزیز» داستانی است درباره تغییر، هدفهای بزرگ، تاوانهای سخت و تلاش برای ادامه دادن.
در داستان نخست اُلی با تغییر بزرگی در زندگیاش روبهرو میشود. برادرش مات تصمیم میگیرد به جای رفتن به دانشکده دامپزشکی، به آفریقا برود تا کودکان جنگزده و گرسنه را بخنداند. مات از پرستوهایی که در خانهشان لانه ساخته بودند مراقبت میکرد. در نبود او اُلی، که دلتنگ برادرش بود، با یاد او این وظیفه را انجام میداد. روزی حادثهای برای یکی از پرستوها پیش میآید. اُلی و مادرش او را نجات میدهند، نام قهرمان را رویاش میگذارند و حلقهای به پایاش میبندند تا هنگام بازگشت او را باز شناسند.
در بخش دوم داستانِ قهرمان، پرستوی نجاتیافته، را میخوانیم که در مسیر کوچ به آفریقا از دیگر پرستوها جدا میافتد و خطرهای زیادی تهدیدش میکنند. پای او آسیب میبیند اما بالاخره خود را به آفریقا میرساند.
بخش سوم کتاب درباره مات است. او برای خنداندن بچهها به عنوان یک دلقک به آفریقا رفته است. اما آنجا برای کمک از هیچ کاری دریغ نمیکند. او خوشحال است و برای نخستین بار در زندگی احساس میکند هدفی در زندگی دارد. در حادثه انفجار مین، مات یک پایاش را از دست میدهد و دردمند و نگران به خانه برمیگردد. همزمان که مات با همه سختیها میکوشید به زندگی طبیعی برگردد، قهرمان هم با پای شکسته به خانه میآید و هر دو زخم را التیام میدهند تا بار دیگر به آفریقا بروند. به سوی هدف.
مایکل مورپورگو نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس و اُپرانویس بریتانیایی است که بیشتر با آثارش در حوزه ادبیات کودکان شناخته میشود. او در سال ۱۹۴۳ در سنت آلبانس هرتفوردشایر انگلستان متولد شد. تولد او همزمان با سالهای پایانی جنگ جهانی دوم بود و این سبب جابهجایی و نقل مکان پیدرپی خانواده او شد. مورپورگوی جوان به ورزش علاقه داشت و هرگز تصور نمیکرد که روزی نویسندهای پرآوازه شود. از این نویسنده تاکنون بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب منتشر شده است و جوایز بسیاری را دریافت کرده است. مدالهای کارنگی، ویت برد و اسمارتیز از شانزده جایزهای است که تاکنون به آثار این نویسنده تعلق گرفته است. همچنین آثار او به چند زبان ترجمه شدهاند.
از پنج داستان مورپورگو فیلم ساخته شده است. او آثار نمایشی برای اُپرا نیز نوشته است. در سال ۲۰۰۳ مورپورگو به عنوان سومین دارنده نشان افتخاری ادبیات کودک بریتانیا برگزیده شد. این مقام به سبب خدماتی که در طول زندگی برای توسعه ادبیات کودکان و نوجوانان انجام داده است به او تعلق گرفت. از آثار او که به فارسی نیز ترجمه شده است میتوان به «زنگبار»، «چرا والها به ساحل آمدند»، «اسب جنگی» «دوست یا دشمن»، «شیر سوسیسی تام»، «وومبات کوچولو مادرش را پیدا کرد» و «شیر پروانهای» اشاره کرد.
«پروین علیپور» مترجم نامدار ادبیات کودک است. در کارنامه او میتوان بیش از ۷۰ اثر در حوزه ادبیات کودکان یافت . از آثار ترجمه شده علیپور میتوان «آقای هنشاو عزیز»، «جزیره دلفینهای آبی»، «خروس جنگی»، «ماهیها پرواز میکنند»، «قول شرف»، «شیفتهی تلویزیون»، «گربه یک چشم»، «تابستان قوها»، «مجموعهی رامونا» و... را نام برد.